نویسنده: سید حسین بحرینی

 

تاریخچه‌ی معاصر طراحی شهری حاکی از آنست که تا این اواخر کمتر توجهی به استفاده از درخت در طراحی فضاهای شهری شده است. شواهد نشان می‌دهد که در مصر باستان در حدود 2800 تا 2100 قبل از میلاد مسیح از درخت در باغهای خصوصی استفاده می‌شد تا به این طریق محیط مطبوعتری برای طبقات مرفه و حاکم بوجود آورند. ولی مدارکی دال بر استفاده از درخت در فضاهای عمومی شهر وجود ندارد. نمونه مصر در قرون وسطی و رنسانس نیز مصداق دارد. شهر قرون وسطی با حصارهای دفاعی محصور می‌شود ولی از درخت در آن خبری نیست. فضاهای سبز و مناظر طبیعی همه در خارج از حصار شهر قرار داشت. لیکن این وضع در قرن هیجدهم بطور اساسی تغییر پیدا کرد. جنبشی که از باغهای باروکی قرن هفدهم فرانسه با الگوهای رسمی هندسی و محورهای طولانی آغاز شده بود چنین می‌پنداشت که با توجه به شکل و مقیاس عظیم این باغها، انسان بر طبیعت چیره شده است. در این باغهای وسیع راههای طولانی مستقیمی پیش بینی شده بود که تا دل جنگل پیش می‌رفت (Kostof 1991).
باغهای فرانسوی به شدت طراحی شهری قرن هیجدهم را تحت تأثیر خود قرار دادند. در این باغها الگوئی ارائه شد که به عنوان طرح ایده آل خیابان مطرح گردید. در طراحی شهرهای ورسای و پاریس در فرانسه و واشینگتن دی سی در آمریکا از الگوی فوق استفاده شده است. پس از این بود که بتدریج درخت در فضاهای شهری لندن ظاهر شد و آنچنان علاقه به درخت شدت گرفت که کاشتن درخت در فضاهای باز برای مردم انگلستان یک تعهد اخلاقی به حساب می‌آمد.
بارون هاسمن در اواسط قرن نوزدهم درختکاری در خیابانهای وسیع و طولانی پاریس را به عنوان وسیله‌ای جهت جذاب‌تر کردن بناهای بلند و قصرها، قابل رؤیت بودن مراسم و همچنین آرامش شهروندان و گردش هوا و نور بکار گرفت. فکر بلوارسازی هاسمن از همان راههای شعاعی شکل باغهای باروک نشأت گرفته بود. بعدها این تفکرات در نهضت زیباسازی شهری متمرکز گردید که پاریس را با بولوارهای وسیع و درختکاری شده آن الگوی خود قرار داد. مهمترین اجزای این نهضت پارک‌ها، بلوارها، پارکهای خطی و مراکز فرهنگی و هنری بود که ابتدا در اروپا و آمریکا و سپس در سایر نقاط جهان عمدتاً به منظور زیباساختن فضاهای شهری مورد استفاده قرار گرفت. نهضتهای دیگری نیز بعدها توجه به طبیعت و فضای سبز را مورد تأکید قرار دادند که از آنجمله‌اند، نهضت باغشهرها، نوشهرها و طبیعت گراها (Kostof 1991).
در کشور ما به دو دلیل اعتقادی و اقلیمی استفاده از درخت و فضای سبز همواره در طول تاریخ مورد توجه قرار داشته است. تقدس آب و گیاه بنا به وجه تشابه آن با بهشت و گرم و خشک بودن اقلیم کشور، استفاده از فضای سبز را در مقیاسهای مختلف از حیاط منازل گرفته تا باغچه‌ها و باغها و اراضی اطراف شهر و زیارتگاهها و تفرجگاهها به عنوان یک نیاز طبیعی اساسی مطرح می‌نموده است.
نمونه بارز استفاده هنرمندانه از آب و گیاه را می‌توان در باغ فین کاشان، مجموعه ماهان کرمان و چهارباغ اصفهان ملاحظه نمود.
پس از انقلاب صنعتی و خصوصاً در طول قرن بیستم به خاطر توسعه شهرنشینی، توسعه صنعتی و گسترش بی سابقه شهرها و مناطق ساخته شده که آثار تخریبی زیست محیطی و بصری عمده‌ای به دنبال داشت، هدف نجات شهرها از چنین وضعی مد نظر نظریه پردازان و طراحان شهری قرار گرفت. این تفکرات که امروز نیز با شدت بیشتری دنبال می‌شود توجه به کیفیت محیط شهرها را از اهداف اصلی طراحی شهری می‌داند. برای اینکه شهرها قابلیت زندگی پیدا کنند باید شرایط یک اکوسیستم طبیعی را از نظر رطوبت، دما، نور، ترکیبات هوا و تبادل آن دارا باشند. برای این منظور باید یک رابطه و تناسب معقولی بین فضاهای ساخته شده و فضاهای طبیعی در شهر وجود داشته باشد. بنابراین فضاهای سبز می‌توانند با تهویه و تلطیف هوا، ایجاد و حفظ رطوبت، تعدیل درجه حرارت، کنترل نور و صدا و جذب بعضی آلاینده‌ها به ایجاد یک اکوسیستم طبیعی در شهر کمک کرده، ضمن اینکه از نظر سیمای ظاهری و جنبه‌های روحی و روانی نیز مسلماً نقش مهمی خواهند داشت. پوشش گیاهی مناسب می‌تواند اثر بادهای شدید را تعدیل کرده و جلوی فرسایش خاک را نیز بگیرد.
در شرایط کنونی کشور ما که شهرها به شدت گسترش یافته و با تسلط ماشین بر زندگی شهری، بالا رفتن تراکم فعالیتها و از بین رفتن باغات و فضاهای سبز درون و برون شهرها کیفیت زندگی تا حدی پائین آمده که سلامتی ساکنین آن را تهدید می‌کند، استفاده از درخت و فضای سبز باید به عنوان جزء لاینفک طراحی شهری مورد توجه طراحان قرار گیرد. استفاده از انواع پوشش گیاهی در مقیاسهای مختلف می‌تواند درکم کردن آلودگی هوا و صدا، تولید اکسیژن مورد نیاز شهروندان، تلطیف هوا و زیبا و مطبوع کردن فضاهای شهری مؤثر باشد. وارد کردن فضاهای طبیعی در شهرهای بزرگ و مملو از ساختمانهای بلند و متراکم این امکان را برای شهروندان و خصوصاً کودکان فراهم می‌کند که حداقل ارتباط را با طبیعت پیدا کنند. این امر مسلماً در عملکردهای مختلف آنها تأثیر خواهد داشت (مجنونیان 1369).
توجه به خصوصیات محلی از قبیل خاک، آب، حرارت و پوششهای گیاهی بومی در طراحی برای تأمین فضای سبز منطقه مورد مطالعه بسیار حائز اهمیت می‌باشد. پیشنهادات باید منطبق با این خصوصیات بوده و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه باشد. در بررسی وضع موجود نیز باید نوع، میزان، کیفیت، توزیع، کارآیی و وضع نگهداری فضاهای سبز مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. محاسبه سرانه فضای سبز و همچنین توزیع آن در سطح منطقه مورد مطالعه دو معیار مهم و تعیین کننده جهت نشان دادن وضعیت کلی فضای سبز است.
انواع چمن، گل، بوته، درخت و درختچه در شکلها و مقیاسهای مختلف موجود در منطقه مورد مطالعه باید از جهات کمّی و کیفی بررسی و ارزیابی شود.
خصوصیات مختلف گیاهان از قبیل ارتفاع، شکل کلی، شکل برگ، فشردگی شاخه‌ها، دائمی یا فصلی بودن، میزان نیاز به آب و مقاومت در مقابل شرایط محیطی انواع مختلف گیاهان را بوجود می‌آورد با کاربردهای خاص برای هر کدام.
استفاده از درخت به خصوص برای بالابردن کیفیت خیابانها و بزرگراهها این روزها بسیار معمول شده است. خیابانهای باشکوه اغلب زیبائی خود را از درخت کسب کرده اند. درخت ساده‌ترین و ارزانترین وسیله‌ای است که از طریق آن می‌توان کیفیت فضاهای شهری خصوصاً خیابانها را ارتقاء بخشید. درخت می‌تواند نقش‌های گوناگون و متنوعی را در خیابانها داشته باشد که از آنجمله است تأمین اکسیژن، سایه و راحتی. خود رنگ سبز از نظر روانشناسی آرام بخش و مطبوع است. ترکیب نور و گیاه در شب زیبائی خاصی به خیابانها و شبکه‌های دسترسی می‌دهد. علاوه بر این از نظر عملکردی، درخت وسیله بسیار مناسبی جهت تفکیک فضاهای مخصوص عابر پیاده از فضاهای مخصوص سواره و نظایر آن است. تنه و شاخه درختان گاهی ‌همانند ستونهای ممتد، لبه‌ی برجسته ولی در عین حال شفاف بوجود می‌آید. وجود آنها در امتداد بین مسیر پیاده و سواره، برای عابر پیاده سپر ایمنی ایجاد می‌کند.
منبع مقاله :
بحرینی، حسین (1393) فرآیند طراحی شهری، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم.